معنی cash cow به فارسی

جاوا اسکریپت در مرورگر شما غیر فعال است و برای استفاده از تمام امکانات فست دیکشنری باید آن را فعال کنید.

American: ˈkæʃˈkaʊ British: kæʃkaʊ

معنی

(عامیانه - بازرگانی) سرمایه‌گذاری یا شعبه‌ی فرعی شرکت که با سود فراوان آن شعبه‌های کم‌سود‌تر را تقویت می‌کنند و یا دست به سرمایه‌گذاری نوینی می‌زنند، (مجازی) گاو شیرده

پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد cash cow

noun dependable source of steady income

Synonyms: angel, backer, golden goose, grubstaker, meal ticket, moneymaker, money-spinner, patron, source of steady profit, staker

ارجاع به لغت cash cow

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

معنی لغت «cash cow» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cash cow

لغات نزدیک cash cow

- cash bar
- cash box
- cash cow
- cash crop
- cash discount

پیشنهاد بهبود معانی

دریافت فست دیکشنری از طریق اپ‌استور دانلود مستقیم فست دیکشنری